رازهای یک سرباز گمنام
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۸۲۵۰۳
علیاصغر در زندگی بسیار منظم بود و هیچ وقت درباره کارش در خانه صحبت نمیکرد.یک سررسید داشت که جلسات و برنامههایش را با کد و رمز مینوشت. ما مدتها در اصفهان بودیم اما پس از اینکه به تهران آمدیم از طریق خانواده همکارانش متوجه برخی کارهای او شدم.
«اطلاعات و امنیت» یک مقوله مهم، بسیار وسیع و پیچیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همزمان با ایام ولادت حضرت مهدی(عج) و هفته سربازان گمنام امام زمان (عج) به سراغ همسر یکی از همین سربازان گمنام رفتهایم تا با بخش بسیار کوچکی از زندگی این شهید آشنا شویم. رضوان پورشمسآبادی همسر سردار شهید «علیاصغر فولادگر» در گفتوگو با ایران اکونومیست روایت میکند: علیاصغر متولد ۱۳۳۹ در اصفهان بود. او در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. ما در یک محله در اصفهان زندگی میکردیم. او دوران مدرسه را در اصفهان گذراند و سال ۵۷ در رشته تاریخ دانشگاه اصفهان قبول شد، اما در دوران انقلاب فرهنگی دانشگاهها تعطیل شد.
دستخط مقام معظم رهبری درباره شهید فولادگرپیش از پیروزی انقلاب در راهپیماییها و مبارزات علیه شاه شرکت میکرد و به دلیل شناختی که دیگران از علیاصغر داشتند او را به عنوان مسئول شورای مسجد محله انتخاب کرده بودند. بعد از پیروزی انقلاب به جهاد سازندگی پیوست و سال ۱۳۵۷ نیز عضو سپاه شد. مدتی در گزینش سپاه کار کرد. سال ۱۳۶۲ عقد کردیم و در سال ۱۳۶۳ زندگی مشترک خودمان را آغاز کردیم. او از نخستین افرادی بود که به عضویت سپاه درآمد و در چند عملیات نیز شرکت کرد.زمانی که به خواستگاری من آمد فرمانده سپاه کاشان بود. خودش تعریف میکرد که چند بار خواستگاری رفته است، اما به او گفتهاند که باید از سپاه خارج شود ولی علیاصغر نپذیرفته بود.
من با شرایط زندگی همسرم کاملا آشنا بودم چون سه تن از برادرانم در جبهه بودند. یکی از برادرانم در عملیات بیتالمقدس به شهادت رسید و پیکرش همچنان به میهن باز نگشته است. علیاصغر سال ۶۵ به عضویت نیروی قدس در آمد و سال ۶۶ برای انجام مأموریتهایی به لبنان رفت. از آنجا برگشت و سال ۷۴ به عنوان سرباز گمنام ادامه فعالیت داد.
علیاصغر در زندگی بسیار منظم بود و هیچ وقت درباره کارش در خانه صحبت نمیکرد. یک سررسید داشت که جلسات و برنامههایش را با کد و رمز مینوشت. ما مدتها در اصفهان بودیم، اما پس از اینکه به تهران آمدیم از طریق خانواده همکارانش متوجه برخی از کارهای او شدم. یکبار بروشوری به خانه آورد که در آن توصیههای اطلاعاتی و امنیتی را یادآور شده بود.
همسرم از هنگام جوانی تا بعد از ازدواج به فوتبال علاقه داشت و بازی میکرد. برای شنا کردن هم وقت میگذاشت. دو توصیه داشت: یکی اینکه در راهپیماییها حتماً شرکت کنیم و دیگر اینکه در تمامی موارد، سخنان و توصیههای مقام معظم رهبری شاخص است. او نخستین بار نبود که به حج میرفت. به زبان عربی کاملاً آگاه بود و در طول سفرهایش هر روز به طور منظم تماس میگرفت؛ حتی پس از سانحه سقوط جرثقیل در مکه بلافاصله از حالش خبر داد تا اینکه فاجعه منا پیش آمد. ما به مدت ۱۰۴ روز از وضعیتش ناآگاه بودیم تا این که از طریق آزمایش DNA هویت او را شناسایی کردند.
هنگامی که این اتفاق پیش آمد با علیاصغر تماس میگرفتم، اما دوستانش میگفتند که رفته است تا به دیگران کمک کند. مسئولین حج به خانه میآمدند. آنها میدانستند که او به شهادت رسیده است، اما وقتی امیدواری ما را نسبت به بازگشت میدیدند از بیان حقیقت صرف نظر میکردند.
به گزارش ایران اکونومیست، کتاب «فولاذ» به نویسندگی محمدعلی قربانی که توسط انجمن پیشکسوتان سپاس به چاپ رسیده،به زندگی این سردار شهید پرداخته است.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: سرباز گمنام ، سربازان گمنام امام زمان ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: سرباز گمنام سربازان گمنام امام زمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علی اصغر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۸۲۵۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزنامه نزدیک به سپاه: زنان با کنار رفتن ترس و و پلیس دوباره کشف حجاب میکنند!
آنچه امروز در قالب معضل بدحجابی و رواج سبک زندگی غربی در جامعه مشاهده میکنیم محصول ضعف در عملکرد دستگاههای فرهنگی - تربیتی است که سهم مهمی را هم باید برای مجموعه آموزش و پرورش کنار گذاشت. بدون شک ما در مرحله تربیت با مشکلاتی مواجه بودهایم که آفتی اینچنینی گریبانگیر دختران و پسران این سرزمین شده است.
روزنامه جوان نوشت: در نظام تربیتی شایسته تراز انقلاب اسلامی، فرزندان این سرزمین باید به گونهای تربیت شوند که وقتی نوجوانان ما به سن انتخاب میرسند، بین سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی غیراسلامی، سبک زندگی اسلامی را با اختیار و انتخاب خود برگزینند. اگر چنین نشد، فرزند ما یا به اجبار و از ترس خانواده مجبور به انتخاب پوشش اسلامی خواهد شد یا به اجبار قانون و پلیس و دستگاه قهریه مجبور به رعایت خواهد گردید که این دو اعتبار چندانی ندارد، چراکه در اولین فرصت که از جبر خانوادگی رهایی یابد، از حجاب اسلامی فاصله خواهد گرفت یا آنجا که پلیس و اجبار نباشد، قانون را زیرپا خواهد گذاشت و کشف حجاب خواهدکرد.
روزنامه جوان در ادامه نوشت:طبیعی است وقتی آموزش و پرورش و دیگر نهادها و مراجع فرهنگی از انجام وظیفه تربیتی خود آن گونه که باید سربلند بیرون نیایند، به اجبار این دستگاه انتظامی و طرح نور است که برای ایجاد نظم اجتماعی باید در جامعه محوریت یابند.
در پایان باید یادآوری کرد در حالی که دهه پنجم انقلاب اسلامی به نیمه رسیده است، همچنان مسئله تربیت فرزندانمان مبتنی بر سبک زندگی زندگی اسلامی - ایرانی اولویت اول کشور است و انتظار آن است پس از حوادث تلخ پیش آمده در سالهای اخیر و تهاجم همهجانبه دشمنان انقلاب اسلامی برای تغییر ذائقه جوانان این سرزمین، نهادها و دستگاههای تربیتی و فرهنگساز با همه توان برای تربیت آیندهسازان این کشور به پا خیزند و با جبران غفلتها و کنار گذاشتن تغافلها، جوانانی از نسل دهه نودیهای این سرزمین تربیت کنند که فرزندان ظهور گردند.